سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
درباره ما

بی شک گدای خانه ات آقا شود، حسین/ هر قطره زود پیش تو دریا شود، حسین!/ فیض گدایی تو به هر کس نمیرسد/ باید که زیر نامه اش امضا شود: "حسین"
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
مطالب اخیر وبگاه

بسم الله الرّحمن الرّحیم

امام هادی

امام هادی(ع):

*هر که خدا را اطاعت کند ، از او اطاعت کنند ، و هر که مطیع آفریدگار باشد ، باکى از خشم آفریدگان ندارد ، و هر که خالق را به خشم آورد ، باید یقین کند که به خشم مخلوق دچار مى شود.

*سرزنش، کلید آزار است و سرزنش بهتر از کینه است. (یعنى اگر نسبت به کسى کینه در دل داشته باشى بدتر از آن است که او را سرزنش کنى)

*نعمتها را با برخـورد درست، باقى نـگه داریـد و با شکر نعمتها اسباب فزونى آنها را فراهم آورید. (استفاده درست از نعمت سبب دوام آن و شـکر نعمت سبب فـزونى آن است).

*حسرت وپشیمانىِ کوتاهى درانجام کارها را به یاد آور و بـا تصمیم جــدّى و تدبیر جبـران کن.




نویسنده در سه شنبه 92/2/24 |

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 حضرت زهرا

 

چه شبی است امشب خدایا!این بنده تو هیچ گاه اینقدر بی تاب نبوده است،چه کند علی با این همه تنهایی؟

گاهی احساس میکردم فاطمه اصلاً دل ندارد،وقتی می دیدم به هیچ چیز دل نمی بندد و با هیچ تعلقی زمین گیر نمیشود،یقین می کردم که او جسم ندارد،متعلق به اینجا نیست ،روح محض است،گاهی احساس می کردم که فاطمه دلی دارد که هیچ مردی ندارد،یکه و تنها در مقابل یک حکومت ایستاد و دلش تکان نخورد،من مأمور به سکوت بودم و حرفهای دل مرا هم او میزد،چند سال مگر از جاهلیت میگذرد؟جاهلیتی که در آن شتر مقام داشت و زن ارزش نداشت.زنی در مقابل قومی با این تفکرو بینش بایستد و یکه و تنها از حقیقت دفاع کند!

گاهی احساس میکردم که فاطمه دلی از گلبرگ دارد،وقتی به خانه می آمدم انگار پا به دریای محبت می گذاشتم.فاطمه در این دنیا برای من حقیقت کوثر بود،اکنون با رفتن او من خستگی های گذشته را هم بر دوش خود احساس میکنم.

خسته ام خدا!چقدر خسته ام...

ای وای از حکایت محسن!حکایت فاطمه و آن در و دیوار!حکایت آن میخ های آهنین با آن بدن نحیف و خسته و بیمار!حکایت آن آتش با آن تن تب دار،حکایت آن دست پلید با این گونه و رخسار!حکایت آن همه مصیبت با این دل بی قرار.

آرام تر آب بریزاسماء!دست به سادگی از این همه جراحت عبور نمیکند،دل چطور این همه مصیبت را مرور کند؟

چه صبری داشتی تو ای فاطمه!

و چه صبری داری تو ای خدای فاطمه!

"سید مهدی شجاعی-کشتی پهلو گرفته" 

.

.   

حضرت زهرا(س):خوشرویی در برخورد با مومن بهشت را برای او می آورد ،خوشرویی با غیر مؤمن از باب تقیه یا مدارا انسان را از کیفر آتش بازمی دارد.

 

.

.

 

صلوات حضرت زهرا(س)، نزد بزرگان به ویژه اهل سیر و سلوک و معنا، دارای اهمیت بسیار است، مخصوصاً ختم آن صلوات، که 135 مرتبه به عدد کلمه «فاطمه» - به حروف ابجد- است. و مراد از سر مستودع در آن صلوات، حضرت ولی الله الاعظم (ارواحنا فداء) است.

 

[اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

.

 

تابوت را ز خانه زهرا که میبرد؟

از بیت جبرئیل صفا را که میبرد؟

مولا که سر نهاده به دیوار،بی قرار

خونابه را ز پهلوی زهرا که می برد؟

جز دختری که مات دعاهای مادر است

سجاده را به خلوت شبها که می برد؟

وقتی که کوچه تنگ و دلی سنگ می شود

طفل صغیر را به تماشا که می برد؟

با باغبان خسته بگویید در بهار

آتش به باغ تازه شکوفا که می برد؟

چشمان کودکان به پدر خیره مانده است

تابوت را به شانه اش آیا که می برد؟




نویسنده در شنبه 92/1/24 |

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سخنان مولایمان امام حسن عسگری(ع):

از جمله گنـاهانى کـه آمرزیده نشود ایـن است که [آدمى ] بگوید: اى کاش مرا به غیر از این گناه مؤاخذه نکنند!(کوچک شمردن گناه)

سپس فرمود: شرک در میان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سیاه در شب تار نهانتر است.

.

پارساترین مردم کسى است که در هنگام شبهه توقّف کند. عابدترین مردم کسى است که واجبات را انجام دهد. زاهدترین مردم کسى است که حرام را ترک نماید. کوشننده ترین مردم کسى است که گناهان را رها سازد.

.

هیچ عزیزى حقّ را رها نکند، مگر آن که ذلیل گردد و هیچ ذلیلى به حقّ نیاویزد، مگر آن که عزیز شود.

.

دو خصلت است که بهتر و بالاتر از آنها چیزى نیست:ایمان به خدا و سود رساندن به برادران.

.

چه زشت است براى مؤمن، دلبستگى به چیزى که او را خوار دارد.

.

هیچ بلایى نیست، مگر این که در آن از طرف خدا نعمتى است.

.

بهترین برادران تو کسى است که خطایت را نادیده گیرد و احسانت را یادآور شود.

.

در مقام ادب براى تو همین بس که آنچه براى دیگران نمیپسندى، خود، از آن دورى کنى.




نویسنده در یکشنبه 91/11/1 |

بسم الله الرّحمن الرّحیم

28 صفر

امام حسن(ع) در وصف‌ برادر ( دوست‌)  نیکوکارش‌ فرمود :

از همه‌ مردم‌ در چشم‌ من‌ بزرگتر بود و سرّ بزرگوارى‌ او در نظر  من‌ کوچکى‌ دنیا در چشم‌ او بود ، جهل‌ و نادانى‌ بر او تسلط نداشت‌ ، اقدام‌  نمى‌کرد مگر بعد از اطمینان‌ به‌ سودمند بودن‌ آن‌ . نه‌ شکایتى‌ داشت‌ و نه‌ خشم‌  و دلتنگى‌   .

بیشتر عمرش‌ خاموش‌ بود ، و چون‌ لب‌ به‌ سخن‌ مى‌گشود بر همه‌ گوینده‌ها چیره‌  بود ، ضعیف‌ و ناتوان‌ مى‌نمود ، اما هنگام‌ نبرد شیرى‌ درنده‌ بود . چون‌ با  دانشمندان‌ مى‌نشست‌ به‌ شنیدن‌ شیفته‌تر بود تا گفتن‌   .

به‌ هنگام‌ ضرورت‌ سخن‌ ، سکوت‌ خود را مى‌شکست‌ . نمى‌گفت‌ آنچه‌ را عمل‌   نمى‌کرد و عمل‌ مى‌کرد آنچه‌ را نمى‌گفت‌ ، چون‌ در برابر دو کار قرار مى‌گرفت‌ که‌   نمى‌دانست‌ کدام‌ خداپسندانه‌تر است‌ آن‌ را در نظر مى‌گرفت‌ که‌ پسند نفسش‌ نبود ، هیچکس‌ را به‌ خاطر کارى‌ که‌ مى‌توان‌ از آن‌ عذرى‌ آورد سرزنش‌ نمى‌کرد .

* از امام‌ رضا(ع) درباره‌ بهترین‌ بندگان‌ سؤال‌ شد ،فرمود : آنان‌ هرگاه‌ نیکى‌کنند خوشحال‌ شوند ، و هرگاه‌ بدى‌ کنند آمرزش‌ خواهند ، و هرگاه‌ عطا شوند شکر گزارند ، و هرگاه‌ بلا بینند صبر کنند ، و هرگاه‌ خشم‌ کنند، درگذرند.

* امام حسن (ع) : کسی که در دلش جز خوشنودی خدا خطورنکند، چون دعاکندمن ضامنم که دعایش مستجاب گردد.

*امام حسن(ع): هر کسی که خداوند را عبادت و اطاعت کند، خدای متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.

*امام رضا(ع):بعد از انجام‌ واجبات‌ ، کارى‌ بهتر از ایجاد خوشحالى‌ براى‌ مؤمن‌ ، نزدخداوند بزرگ‌ نیست‌.

پیامبر خدا ( ص‌ ) : هیچ‌ بنده‌اى‌حقیقتا مؤمن‌ نیست‌ مگر اینکه‌ نفس‌ خود را شدیدتر از محاسبه‌ بین‌ دو شریک‌ و یامحاسبه‌ مولا از بنده‌ خود مورد محاسبه‌ قرار دهد.

رسول خدا(ص) فرمودند:

* خداوند تبارک و تعالی فرزند آدم را خطاب کرده و فرموده است: ای پسر آدم! گناه دیگران، تو را بی توجه به گناه خویش نسازد و نیز نعمت های خداداد مردم، تو را از نعمت هایی که بر تو ارزانی داشته غافل ننماید و مردم را از رحمت پروردگار مایوس مکن در حالی که در حق خود بدان امیدواری.

*نشانه منافق سه چیز است : 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در امانت خیانت نماید .

*هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.

*از جمله بندگان آن کس پیش خدا محبوبتر است که برای بندگان سودمندتراست .

*شخصی وصیت کرده بود انبار خرمایش را پیامبر(ص)، آنهم با دست خودش صدقه بدهد. آخرین خرمایی که  پیامبر(ص) از زمین برداشت، به همه نشان داد و فرمود:اگر این را خودش (زمانی که زنده بود) صدقه می‌داد، بهتر از انبار خرمایی بود که من (بعد از مرگ  )به جایش دادم.




نویسنده در جمعه 91/10/22 |

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir

آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسب‌ها
طراح قالب
ثامن تم